- گران چشم
- آنکه چشمان درشت دارد، درشت چشم
معنی گران چشم - جستجوی لغت در جدول جو
- گران چشم
- آنکه چشمی درشت دارد بزرگ چشم: علی ع (بن ابی طالب) مردی بود معتدل قامت... و گران چشم بود اما نیکو روی بود، بد چشم
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حالت و کیفیت گران چشم
ویژگی آنکه چشمان بزرگ و گشاده دارد
آنکه داری چشمی بزرگ و گشاده است اعین
آنکه مردمک چشمش کبود باشد کبود چشم ازرق زاغ چشم: حمل دلالت کند بر: ... سرمه چشم یا گربه چشم یا میش چشم. توضیح با گریه چشم اشتباه نشود. گربه چشمی. کبود چشمی زاغ چشمی
حریص آزمند: زمن مرنج چو بسیار بنگرم سویت گرسنه چشمم و سیری ندارم از رویت. (سعدی)، بخیل ممسک، گدا فقیر. یا گرسنه چشمان کنعان. برادران یوسف ع
آنکه دارای شکمی بزرگ است برآمده شکم
گران تن تنومند آنکه جسمی گران دارد گران تن، وزین سنگین، کسی که گرانیی در جسم او بر اثر بیماری پدید آمده
بارکش قوی پشت، متکبر خودبین
آنکه چشمانی گریان دارد. توضیح مرحوم دهخدا در حاشیه فهرست و لف نوشته اند: گریه چشم نیست گربه چشم است: ابا سرخ ترکی بدی گربه چشم که گفتی دل آزرده دارد بخشم. (فردوسی) اما در جامع الحکمتین ص 84 آمده: گویم رسم مردم آنست که او زنده خندنده است یا زنده گرینده چشم. و بنابرین گریه چشم بجای خود صحیح است
آزمند، حریص، برای مثال ز من مرنج چو بسیار بنگرم سویت / گرسنه چشمم و سیری ندارم از رویت (سعدی - لغت نامه - گرسنه چشم)
سنگین، سنگین وزن، کنایه از بیمار یا سال خورده که زمین گیر باشد، گران تن
آنکه دارای چشمی گشاده بود فراخ چشم: گاو چشمی چو شیر آشفته شب نیاسوده روز ناخفته. (نظامی)، قسمی بابونه است که آنرا بابونه زرد گویند: زبس کش گاو چشم و پیل گوش است چمن چون کلبه فروش است. (کلیله. مصحح مینوی) توضیح عموم این گلها بنظر مردم شبیه به چشم آمده است و بنامهایی مثل چشم گاو و چشم گربه و چشم بز و چشم آهو و در عربی عین الثور و عین البقرو عین التیس خوانده اند و غالبا در باب جنس و نوع آنها اشتباه و همه را بیکدیگر خلط کرده اند. در کتاب الابنیه گوید بهار را عین البقر خوانند... اسپرمست که اقحوان خوانندش... و نیز بستان افروز جنسی است ازو. در قانون ابن سینا و کتاب الفلاحه و مفردات ابن البیطار بهار را با اقحوان زرد و عرار و بابونج اصفر یکی گفته اند با گلبرگهای زرد و گلهای لوله ای سرخ و در وسط (شبیه به شب بو و همیشه بهار) با برگهای پهن تر و ضخیمتر از برگهای بابونج و این وصف با نوعی از گل داودی نیز مطابق می آید
آنکه چشم طمع بمال مردم دارد حریص